تخم آسکاریس
ار نظر انتشار جغرافیایی پس از کرمک (انتروبیوس) بیشترین انتشار را دارد.در مناطق گرمسیر و نیمه گرمسیر و مرطوب انتشار جهانی دارد.در ایران بخصوص در اصفهان وجود دارد.بیشتر در روستاها و مناطقی که از سطح بهداشتی خوبی برخوردار نیستند وجود دارد.علاوه بر نوع انسانی، انواع حیوانی آن نیز وجود دارد که دو نوع آن به نام توکزوکارا کنیسToxocara.canis(مربوط به سگ) و توکزوکارا کتی Toxocara.cati(مربوط به گربه) می باشد.
میزبانها و محل جایگزینی:
میزبان اصلی آن انسان است.میزبان واسط ندارد.محل جایگزینی روده باریک انسان است.
شکل ظاهری:
کرمهای نسبتا بزرگی هستند،ماده ها 20 تا 40 سانتی متر و نرها 30-15 سانتی متر اندازه دارند.در انتهای قدامی کرمها سه زائده لب مانند که نقش دهان را دارند مشاهده می گردد.انتهای خلفی کرم ماده باریک و ساده ولی انتهای کرم نر پیچ خورده است و دو اسپیکول دارد.در دو طرف بدن آسکاریس دو خط کناری به نام لترال لاین Lateral line یا Side line وجود دارد که به منزله دستگاه گوارشی -دفعی می باشد.
شکل تخم:
گرد متمایل به بیضی ،قهوه ای رنگ ،با اندازه 60-50 میکرون دارای سه لایه آلبومینی،لیپیدی و کیتینی می باشد.تخم هنگام دفع سلولار است(جنین بصورت توده سلولی است).از اختصاصات تخم آسکاریس داشتن آلبومین با برجستگیهای منظم پستانک مانند می باشد.تخمهای آسکاریس به سه فرم دیده می شوند:
1-تخمهای لقاح یافته، که فرم های تیپیک (طبیعی)انگل می باشد Fertilized ova.
2-تخمهای لقاح نیافته که از طریق بکرزایی بوجود می آیند یعنی کرم ماده بدون جفت گیری با نر تولید تخم می کند که این تخم هرگز بارور و دارای جنین نمی گردد.این تخم کشیده و پوشش آلبومینی در گوشه های تخم توسعه بیشتری نموده،شکل نامنظمی دارد و اندازه آن بزرگتر است.Non fertilized ova
3-تخمهای بدون پوشش (Decorticate ova).
معمولا هنگام خروج تخمها از زهدان کرم همراه تخمهای تکامل یافته مقداری هم تخمهای تکامل نیافته دفع می گردد که این تخمها بدون پوشش آلبومینی می باشد.چنانچه فقط بدون پوشش ها دفع شوند باید آزمایش را تکرار کرد.
سیر تکاملی:
هر کرم ماده آسکاریس در بدن انسان قادر است روزانه تا 200هزار عدد تخم تولید کند.تخم همراه مدفوع انسان دفع شده،در شرایط مناسب 25-20 درجه سانتی گراد، رطوبت و اکسیژن روی سبزیجات یا خاک در مدت 15-10 روز حاوی لارو L1می شود. لاروL1 در داخل تخم یکبار پوست اندازی می کند و تبدیل به لارو L2 که آلوده کننده می باشد می شود.حال اگر تخم حاوی این لارو توسط میزبان اصلی (انسان) همراه سبزیجات ،میوه و یا خاک خورده شود باعث آلودگی فرد می گردد.جدار تخم در دستگاه گوارش از بین رفته،لارو آزاد شده،مخاط روده را سوراخ کرده، وارد جریان خون می شود.گردش قلبی-ریوی را طی کرده ،در ریه ها قرار می گیرد.حدود 10 روز در ریه ها توقف دارد،2بار پوست اندازی می کند و تبدیل به لاروهای L3 وL4می گردد.لاروهای L4 نسبتا بزرگ هستند.لاروهای L4کیسه های هوایی را پاره کرده همراه خلط و با حرکت خود به نایژه ها،حلق،مری،معده و نهایتا به روده که محل جایگزینی آن می باشد می رسد.در آن جا هم یکبار پوست اندازی نموده به کرمهای بالغ تبدیل ،جفت گیری وتخم ریزی می نماید.
بیماریزایی:
بیماری ایجاد شده را آسکاریازیس یا آسکاریوز می گویند.بیماریزایی در اسکاریس طی سه مرحله ظاهر می شود:
1-مرحله اول:علائم ریوی است که مربوط به مهاجرت لاروها در ریه ،توقف و رشد و نمو در آنجا می باشد.علائم شبیه سندرم لفلر می باشد که شامل تنگی نفس،سرفه های خشک ،گاهی همراه با خلط خونی،خس خس سینه،افزایش ترشحات حلق و ترشح ائوزینوفیلها می باشد.این علائم پس از خارج شدن لارها از ریه از بین می روند.
2-مرحله دوم:علائم گوارشی مثل اسهال و یبوست متناوب ،دل پیچه، تهوع، استفراغ،گاهی تب و سرگیجه.چنانچه تعداد کرمها زیاد باشد انسداد روده ایجاد شده که به آن ایلئوس ورمی نسوس Ileus verminesusیا آسکاریس ایلئوسAscaris ileus می گویند.
گاهی اتفاق می افتد که کرم بالغ آسکاریس به سایر اندامها مهاجرت می کند و به عنوان انگل سرگردان در آن محل ایجاد عوارض پاتولوژیک می کند.البته پس از مدتی خود آسکاریس نیز از بین می رود.
3-مرحله سوم:عوارض عصبی که بر اثر ترشح سموم انگل عوارض عصبی به صورت جاری شدن بزاق دهان،دندان قروچه دیده می شود.
تشخیص:
آزمایش میکروسکوپی مدفوع و دیدن تخم انگل.
درمان:
داروی مورد استفاده برای درمان لوامیزولLevamizole(کتراکسKetrax)و مبندازولMebendazool (ورمکسVermox) می باشد.
فاکتورهای گسترش دهنده:
تخم انگل،شرایط مناسب،وجود تخمهای لارو شده در محیط و انسان به عنوان میزبان اصلی.
مبارزه و پیشگیری:
رعایت نکات بهداشتی مثل شستن میوه و سبزی قبل از مصرف،جلوگیری از ریختن مدفوع انسانی در محیط و استفاده از کودهای شیمیایی به جای کودهای انسانی در مزارع و درمان افراد آلوده
میزبانها و محل جایگزینی:
میزبان اصلی آن انسان است.میزبان واسط ندارد.محل جایگزینی روده باریک انسان است.
شکل ظاهری:
کرمهای نسبتا بزرگی هستند،ماده ها 20 تا 40 سانتی متر و نرها 30-15 سانتی متر اندازه دارند.در انتهای قدامی کرمها سه زائده لب مانند که نقش دهان را دارند مشاهده می گردد.انتهای خلفی کرم ماده باریک و ساده ولی انتهای کرم نر پیچ خورده است و دو اسپیکول دارد.در دو طرف بدن آسکاریس دو خط کناری به نام لترال لاین Lateral line یا Side line وجود دارد که به منزله دستگاه گوارشی -دفعی می باشد.
شکل تخم:
گرد متمایل به بیضی ،قهوه ای رنگ ،با اندازه 60-50 میکرون دارای سه لایه آلبومینی،لیپیدی و کیتینی می باشد.تخم هنگام دفع سلولار است(جنین بصورت توده سلولی است).از اختصاصات تخم آسکاریس داشتن آلبومین با برجستگیهای منظم پستانک مانند می باشد.تخمهای آسکاریس به سه فرم دیده می شوند:
1-تخمهای لقاح یافته، که فرم های تیپیک (طبیعی)انگل می باشد Fertilized ova.
2-تخمهای لقاح نیافته که از طریق بکرزایی بوجود می آیند یعنی کرم ماده بدون جفت گیری با نر تولید تخم می کند که این تخم هرگز بارور و دارای جنین نمی گردد.این تخم کشیده و پوشش آلبومینی در گوشه های تخم توسعه بیشتری نموده،شکل نامنظمی دارد و اندازه آن بزرگتر است.Non fertilized ova
3-تخمهای بدون پوشش (Decorticate ova).
معمولا هنگام خروج تخمها از زهدان کرم همراه تخمهای تکامل یافته مقداری هم تخمهای تکامل نیافته دفع می گردد که این تخمها بدون پوشش آلبومینی می باشد.چنانچه فقط بدون پوشش ها دفع شوند باید آزمایش را تکرار کرد.
سیر تکاملی:
هر کرم ماده آسکاریس در بدن انسان قادر است روزانه تا 200هزار عدد تخم تولید کند.تخم همراه مدفوع انسان دفع شده،در شرایط مناسب 25-20 درجه سانتی گراد، رطوبت و اکسیژن روی سبزیجات یا خاک در مدت 15-10 روز حاوی لارو L1می شود. لاروL1 در داخل تخم یکبار پوست اندازی می کند و تبدیل به لارو L2 که آلوده کننده می باشد می شود.حال اگر تخم حاوی این لارو توسط میزبان اصلی (انسان) همراه سبزیجات ،میوه و یا خاک خورده شود باعث آلودگی فرد می گردد.جدار تخم در دستگاه گوارش از بین رفته،لارو آزاد شده،مخاط روده را سوراخ کرده، وارد جریان خون می شود.گردش قلبی-ریوی را طی کرده ،در ریه ها قرار می گیرد.حدود 10 روز در ریه ها توقف دارد،2بار پوست اندازی می کند و تبدیل به لاروهای L3 وL4می گردد.لاروهای L4 نسبتا بزرگ هستند.لاروهای L4کیسه های هوایی را پاره کرده همراه خلط و با حرکت خود به نایژه ها،حلق،مری،معده و نهایتا به روده که محل جایگزینی آن می باشد می رسد.در آن جا هم یکبار پوست اندازی نموده به کرمهای بالغ تبدیل ،جفت گیری وتخم ریزی می نماید.
بیماریزایی:
بیماری ایجاد شده را آسکاریازیس یا آسکاریوز می گویند.بیماریزایی در اسکاریس طی سه مرحله ظاهر می شود:
1-مرحله اول:علائم ریوی است که مربوط به مهاجرت لاروها در ریه ،توقف و رشد و نمو در آنجا می باشد.علائم شبیه سندرم لفلر می باشد که شامل تنگی نفس،سرفه های خشک ،گاهی همراه با خلط خونی،خس خس سینه،افزایش ترشحات حلق و ترشح ائوزینوفیلها می باشد.این علائم پس از خارج شدن لارها از ریه از بین می روند.
2-مرحله دوم:علائم گوارشی مثل اسهال و یبوست متناوب ،دل پیچه، تهوع، استفراغ،گاهی تب و سرگیجه.چنانچه تعداد کرمها زیاد باشد انسداد روده ایجاد شده که به آن ایلئوس ورمی نسوس Ileus verminesusیا آسکاریس ایلئوسAscaris ileus می گویند.
گاهی اتفاق می افتد که کرم بالغ آسکاریس به سایر اندامها مهاجرت می کند و به عنوان انگل سرگردان در آن محل ایجاد عوارض پاتولوژیک می کند.البته پس از مدتی خود آسکاریس نیز از بین می رود.
3-مرحله سوم:عوارض عصبی که بر اثر ترشح سموم انگل عوارض عصبی به صورت جاری شدن بزاق دهان،دندان قروچه دیده می شود.
تشخیص:
آزمایش میکروسکوپی مدفوع و دیدن تخم انگل.
درمان:
داروی مورد استفاده برای درمان لوامیزولLevamizole(کتراکسKetrax)و مبندازولMebendazool (ورمکسVermox) می باشد.
فاکتورهای گسترش دهنده:
تخم انگل،شرایط مناسب،وجود تخمهای لارو شده در محیط و انسان به عنوان میزبان اصلی.
مبارزه و پیشگیری:
رعایت نکات بهداشتی مثل شستن میوه و سبزی قبل از مصرف،جلوگیری از ریختن مدفوع انسانی در محیط و استفاده از کودهای شیمیایی به جای کودهای انسانی در مزارع و درمان افراد آلوده
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم آذر ۱۳۹۱ ساعت 17:2 توسط س.رازانی(مدیریت وبلاگ)
|